محسن حکیم معانی در مجموعه «یکی بود یکی نبود» نشر کتاب پارسه بازنویسی «قابوسنامه» را برعهده دارد. وی اظهار داشت: در بازنویسی این اثر خود حکایتها و نحوه روایی کتاب الگوی سادهنویسی را به من نشان داد. نثر سهل و ممتنع بود و همین امر بازنویسی را سخت و از منظری آسان میکرد.
وی با تاکید بر نثر سلیس و روان «قابوسنامه» ادامه داد: الگوی اصلی من در بازآفرینی قصههای این اثر بود و خود حکایتها به من خط مشی بازنویسی و ساده نویسی را میدادند. نثر کتاب سهل و ممتنع است، حکایتهای سادهای که بسیار دقیق و حساب شده بیان شدهاند.
حکیم معانی بازآفرینی این اثر را ازهمین جهت سخت و آسان خواند و اظهار داشت: بازنویسی «قابوسنامه» آسان بود چراکه متن از واژههای دشوار عاری و نیازی به استفاده مدام ازفرهنگ لغت نبود، اما سخت تلقی میشد چراکه زبان اثر بیش ازحد ساده بود و من در طول بازآفرینی میاندیشیدم اگر به زبان امروزی بازنویسی شود شاید فضای کار و تاثیرش تا اندازه زیادی ازبین رود. همواره تلاش کردم زبان را به شیوهای به نثر امروزی بازگردانم که تاثیر حکایت ازبین نرود.
وی با اشاره بر انتخاب حدود 50 حکایت ازاین اثر تصریح کرد: «قابوسنامه» نوشته امیر عنصر المعالی کیکاووس بن اسکندر بن قابوس بن وشمگیر بن زیار از شاهزادگان خاندان آل زیار دیلمی است که در قرن پنجم حکومت دیلمیان را در دست داشته و کتاب را برای فرزندش گیلانشاه درباره رسوم لشگرکشی، مملکت داری، آداب اجتماعی و زندگی نوشته. این آموزشها همگی از تجربههای زندگی خود اوست.
این نویسنده در ادامه بر اهمیت متون کهن تاکید کرد و توضیح داد: متون کهن اولین اصل در تعریف فرهنگ و هویت فرهنگی افراد جامعه است؛ هویت و شناخت آن حاصل نمیشود مگر با مطالعه آثار کهن، آثاری که از قدما رسیده و پیشانگاره رفتارهای اجتماعی افراد در تمام زمانها و مکانها است.
وی به تاثیر فرهنگهای دیگر بر فرهنگ ایرانی در جامعه امروز پرداخت و گفت: این تاثیر تا حد زیادی دیده میشود، فکر میکنم جامعه منکر این موضوع نمیشود و من به شخصه آن را نفی نمیکنم؛ چراکه الزاما بد نیست و گاهی باعث پیشرفت هم میشود. اما شناخت فرهنگ بدون مطالعه سابقه فرهنگی امکانپذیر نیست و ریشه تمام رفتارهای جمعی در ادبیات کهن است.
حکیم معانی كه در این بازآفرینی از«قابوسنامه» با تصحیح غلامحسین یوسفی استفاده کرده به اهمیت سادهنویسی آثار کهن تاکید کرد و توضیح داد: قصه و داستان تاثیر بسزایی در درک مخاطب و همراه کردن او با آثار گذشته دارند چراکه شنیدنیتر هستند و بیان هر مفهومی در قالب قصه با استقبال بیشتری روبرو میشود، باید تمام تلاش ما در معرفی این آثار به نحوی باشد که نوجوانان بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و بر خلاف متن درسی دوره راهنمایی و دبیرستان آسان و قابل درک ارائه شوند تا برای آنها آزاردهنده نباشند و دلزدگی ایجاد نکنند.
وی در ادامه افزود: هدف ما آشنایی مخاطب با متون کهن است ، پس بهتر است قصههایی از دل این متون انتخاب شود که مخاطب با خواندن آنها لذت ببرد و از سوی دیگر ترغیب شود تا به سراغ متن اصلی اثر برود.
حکیم معانی در پایان اشاره کرد: این همان اصلی است که قدما نیز به کار گرفتهاند. آنها اندرزها، تجربهها و مفاهیم بلند عرفانی و اخلاقی را در قالب حکایتهای داستانی بیان کرده و با این کار مخاطبان خود را به خواندن آن تشویق کردهاند.
محسن حكيم معاني متولد 1354 استان يزد و كارشناس زبان و ادبيات فارسي از دانشگاه تهران است.
او سردبير، كارشناس و نويسنده برنامههای ادبی راديو فرهنگ است و درباره داستاننويسياش ميگويد: همه چيز با شاعري شروع شد. داستاننويسي را چند سال بعد از آن آغاز كردم...
نظر شما